سبحان 1

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

لیس للانسان الا ما سعی

11 دی 1402 توسط زینت

نامه‌ای به دخترم
یادته؟

یادته هفت ماهه بودی گذاشتمت مهدکودک، گریه می‌کردی؛ ولی کلی شعر و مطلب یاد گرفتی؟

یادته رفتی مهدکودک نونهالان، توی سه سالگی و آقا مجتبی راننده رو خیلی دوست داشتی و زمستون نذاشتم بری تا بیشتر بخوابی و بهار نق می‌زدی: «می‌خوام برم.»؟

یادته سه ساله بودی کلاس جامعه‌القرآن می‌رفتی و با این که بلد بودی، موقع جواب دادن می‌ترسیدی. طاهره هم بود؟

یادته آمادگی متین برای سرود مادر و اجراش استرس داشتی؟

یادته پیش دبستانی بودی، از استرس زیاد دل درد و استفراغ داشتی که ناظم مدرسه فکر کرده بود بیماری وبا داری (اون موقع شایع بود) و از بقیه جدات کرده بود و کنار حیاط نگه‌ت داشته بود تا من برسم. من اومدم. دعوا کردم. پرونده‌ت رو گرفتم. بردم مکتب قرآن مدینه‌العلم که با طاهره و نرگس و بقیه آشنا شدی و خانم معلمتون رو می‌پرستیدی؟

یادته کلاس اول که بودی باز هم دلهره داشتی. از املا می‌ترسیدی؟

یادته کلاس نهج‌البلاغه غیر حضوری شرکت کرده بودی و موقع آزمون، انگار می‌خواستن جونت رو بگیرن و خانم مربی باهات صحبت کرد و بهت جایزه داد؟

یادته هر سال روز اول مهر و شنبه‌ها مریض می‌شدی؟

یادته دلت می‌خواست فعالیت‌های متعددی در هر زمینه‌ای داشته باشی از ورزش، نقاشی، مسابقات و … و هر کدوم به نوبه‌ی خودشون برات اضطراب به همراه داشت و باز ادامه می‌دادی؟

يادته واسه امتحانای ورودی نمونه دولتی راهنمایی چقدر کلاس رفتی و گاهی بابات کار داشت دیر میومد و دلهره داشتی؟

یادته برای ورودی دبیرستان تیزهوشان چقدر به خودت زحمت دادی و اذیت شدی و سختی کشیدی؟

یادته برای المپیاد زیست چقدر کتاب‌های خارج از فهمت خریدی و خوندی؟ و دلواپس بودی که نکنه رتبه نیاری؟

یادته واسه امتحان نهایی‌های دبیرستان تا صبح بیدار می‌موندی. واهمه داشتی؟

یادته واسه کنکور چه روز و شبایی رو با آشفتگی و نگرانی گذروندی؟!

الان چی؟ اصلا یادت میاد امتحانش رو؟ جزو ممتازا نشدی؟ تیزهوش نبودی؟ با معدل عالی قبول نشدی در همه‌ی مرحله‌ها؟ یه لحظه از اون تنش‌ها موند؟ تموم نشدن؟ نگذشتن؟ رد نشدن؟ قبول نشدی؟ بهترین دانشگاه؟ بهترین رشته‌ای که آرزوی هر کسی هست؟
خانم دکتر!

الان هم تو این مرحله‌ای که هستی و داری فشار مضاعفی رو تحمل می‌کنی، بدون همش رد میشه. به خاطره تبدیل میشه. خاطرات تلخ و شیرین.

اگر اون آشفتگی‌ها، اضطراب‌ها، سختی‌ها و فشارها نبودن تو حالا این‌جایی که هستی بودی؟

پس الکی خودتو اذیت نکن.
به خودت استرس نده.

این نیز بگذرد….

 نظر دهید »

مناظره علمي امام جواد عليه السلام شب ازدواجشان

11 شهریور 1395 توسط زینت


“ایشان اولین کسی بود که به‌ طور علنی بحث آزاد را بنیانگذاری کرد. در محضر مأمون عباسی، با علما و داعیه‌داران و مدعیان و موجهان، درباره دقیق‌ترین مسائل حرف زد و استدلال کرد و حقانیت سخن خود را ثابت کرد.” (از فرمايشات مقام معظم رهبري 1360/2/25)
على بن ابراهيم قمى از پدر خود از ريّان بن شبيب كه دائى مأمون بود روايت كرده كه گفت: وقتى كه مأمون خواست دختر خود امّ الفضل را براى امام جواد تزويج نمايد ياران خصوصى مأمون پيش او آمدند و گفتند: يا امير المؤمنين تو را به خدا قسم مي دهيم اين مقام خلافت و سلطنتى را كه خدا بما نصيب كرده از اين خانواده خارج نكنى، لباس عزتى را كه خدا بما پوشانيده از تن ما بيرون‏
ننمائى تو از مخالفت بين ما و آل ابو طالب آگاهى، اين پسر (يعنى امام جواد) كودكى است ناآزموده.
راوى گويد: مأمون، آنان را سرزنش و ملامت كرد، گفت: بخدا قسم كه امام جواد از شما بخدا، رسول او، سنت پيغمبر و احكام او عالم تر است. ياران خصوصى مأمون از مجلس او خارج شدند، نزد يحى بن اكثم آمدند و از يحى خواستند كه (در حق امام جواد) بوسيله مسئله مشكلى مكر و حيله كنند و آن مسأله را بعرض آن حضرت برسانند. موقعى كه مخالفين اجتماع كردند امام جواد عليه السّلام نيز حاضر شد.
مخالفين به مأمون گفتند: اگر اجازه فرمائى يحى بن اكثم از امام جواد مسئله فقهى پرسش كند تا ببينيم فهم و معرفت امام جواد نسبت بفهم و معرفت پدر بزرگوارش چگونه است؟.
مأمون به يحى بن اكثم اجازه داد، يحى بن اكثم به امام جواد عرض كرد: چه ميفرمائيد در اين مسأله كه شخص محرم صيدى را بكشد؟ امام جواد فرمود: آن را در حرم كشت يا خارج از حرم، عالم بحكم بود يا جاهل، عمدا آن را كشت يا خطاء، قاتل صغير بود يا كبير، غلام زرخريد بود يا آزاد، اولين صيد او بوده يا بازهم صيد كرده، آن صيد از پرندگان بوده يا غير آنها، صيد صغير و كوچك بوده يا بزرگ، بعمل خود اصرار دارد يا پشيمان شده، در روز آن صيد را كشته يا شب، براى حج احرام پوشيده يا براى عمره؟
راوى گويد: يحى بن اكثم از جواب امام جواد عاجز شد.
مأمون به امام جواد عليه السّلام گفت: اى ابو جعفر خطبه امّ الفضل را براى خود بخوان امام جواد شروع بخواندن خطبه كرد. بعد از آن مأمون براى امام جواد عليه السّلام وليمه و سور عروسى داد.

وقتى كه مردم متفرق شدند مأمون به امام جواد عليه السّلام گفت:
يا ابا جعفر اگر صلاح ميدانى احكام آن اصنافى را كه محرم باشند و صيد را بكشند براى ما بيان فرما.
امام جواد عليه السّلام فرمود: 1- اگر شخص محرم صيدى كه از پرندگان بزرگ باشد در غير حرم بكشد بايد يك گوسفند قربانى كند 2- اگر اين عمل در حرم اتفاق بيفتد دو گوسفند 3- اگر جوجه پرنده را در غير حرم بكشد بايد يك بره‏اى كه از شير گرفته شده باشد قربانى كند و قيمت آن كافى نيست 4- اگر آن جوجه را در حرم بكشد بايد همان بره (اى كه گفته شد) و قيمت آن جوجه را بپردازد.
5- اگر از حيوانات وحشى را بكشد و آن حيوان الاغ وحشى باشد بايد يك گاو قربانى كند. و براى كشتن شتر مرغ بايد يك شتر قربانى كند، اگر براى او مقدور نبود بايد شصت مسكين را (يكى يك وعده) غذا بدهد، اگر اين هم مقدور نشد بايد هجده روز روزه بگيرد 6- اگر گاو را بكشد بايد يك گاو قربانى نمايد، اگر مقدور نشد بايد سي روز روزه بگيرد، اگر اين هم مقدور نشد بايدنه روز روزه بگيرد 7- اگر آهو را بكشد بايد يك گوسفند قربانى كند، چنانچه مقدور نشد بايد ده  نفر مسكين را (يكى يك وعده) غذا بدهد، اگر مقدور نشد سه روز روزه بگيرد.
اگر صيد را در حرم بكشد بايد دو كفّاره بدهد و قربانى را بدهد كه به كعبه برسد و واجب است كه اگر در حج باشد آن قربانى را در منا در همانجا كه مردم قربانى ميكنند قربانى كند و اگر در عمره باشد بايد آن قربانى را در مكه قربانى نمايد و به اندازه قيمت آن هم صدقه بدهد تا دو كفّاره داده باشد 8- اگر خرگوشى را كشته باشد بايد يك گوسفند قربانى كند 9- اگر كبوتر را در حرم كشته باشد بايد بعد از قربانى كردن گوسفند يكدرهم صدقه بدهد يا آن يكدرهم را در حرم براى كبوتران طعام بخرد 10- براى جوجه كبوتر نصف درهم.
11- براى تخم كبوتر ربع درهم. 12- هر عملى را در حرم جهلا انجام دهد كفّاره‏اى بر او واجب نيست مگر صيد كه چه جهلا و چه علما، چه خطاء و چه عمدا بايد براى آن قربانى كند 13- هر عملى كه باعث كفّاره شود و غلام زرخريد آن را انجام دهد كفّاره آن بگردن صاحب آن غلام است آنطور كه بر خود او واجب شود.
14- هر عملى كه شخص نابالغ انجام دهد كفّاره ندارد اگر آن شخص نابالغ عمل خود را اعاده كند خدا از او انتقام ميكشد ولى كفّاره بر او واجب نخواهد شد، انتقام او در آخرت خواهد بود.
15- اگر شخص محرم راهنماى صيد شود و آن صيد كشته گردد بايد براى آن قربانى دهد، كسى كه بعد از قربانى دادن بعمل خود اصرار كند عقوبت او در آخرت خواهد بود، كسى كه بعد از قربانى دادن از عمل خود پشيمان گردد گناهى بر او نخواهد بود.
16- اگر صيد را در لانه خطاء بكشد كفّاره بر او واجب نيست‏.
17- اگر عمدا در شب يا روز صيد كند بايد قربانى بدهد. كسى كه براى حج محرم باشد بايد قربانى در منا را در همانجا كه مردم قربانى ميكنند قربانى نمايد و كسى كه براى عمره محرم باشد بايد قربانى را در مكه قربانى كند.


مأمون دستور داد تا گفته‏ هاى امام جواد عليه السّلام را نوشتند و آن عده از بنى عباس را كه منكر ازدواج امام جواد بودند احضار كرد جوابهائى كه امام جواد فرموده بود براى آنان خواند و گفت: آيا در ميان شما بنى عباس كسى هست كه اينطور جواب بگويد؟! گفتند:
أمير المؤمنين راجع به اين موضوع از ما عالمتر بود. مأمون دستور داد تا اشيائى را براى امام جواد هديه آوردند و دائما آن حضرت را احترام ميكرد.

( مسعودي، علي بن حسين، اثبات الوصيه، محمد جواد نجفي، چاپ دوم، تهران: انتشارات اسلاميه، 1362، ص419-423.)

 نظر دهید »

وظايف و تكاليف شاگرد در برابر استاد

10 شهریور 1395 توسط زینت

نبي اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: “تواضعوا لمن تعلّمون منه و تواضعوا لمن تعلّمونه و لا تكونوا جبابرة العلماء؛ با استاد و با شاگرد خود تواضع كنيد و دانشمندان سركش مباشيد.
«عبد اللَّه بن حسن» از جدّش امير المومنين حضرت علي عليه السلام نقل كرده است كه فرمود:
“ انّ من حقّ المعلّم على المتعلّم ان لا يكثر السّؤال عليه، و لا يسبقه في الجواب، و لا يلحّ عليه اذا اعرض عنه، و لا يأخذ ثوبه اذا كسل، و لا يشير اليه بيده، و لا يخزره بعينه، و لا يشاور في مجلسه، و لا يطلب عوراته، و ان لا يقول:
قال فلان خلاف قولك، و لا يفشى له سرّا، و لا يغتاب عنده، و ان يحفظه شاهدا و غائبا، و يعمّ القوم بالسّلام، و يخصّه بالتّحيّة، و يجلس بين يديه، و ان كان له حاجة سبق القوم الى خدمته، و لا يملّ من طول صحبته، فانّما هو مثل النّخلة ينتظر متى تسقط عليك منها منفعة و العالم بمنزلة الصّائم القائم المجاهد في سبيل اللَّه، و اذا مات العالم، انثلم في الاسلام ثلمة لا تنسدّ الى يوم القيامة، و انّ طالب العلم ليشيّعونه سبعون الفا من مقرّبى السّماء؛از حقوق استاد بر شاگرد اين است كه:
- زياد از او سؤال نكند.
- اگر كسى سؤال كرد، او پيش از استاد جواب نگويد.
- اگر استاد رويش را برگرداند، وى پافشارى و سماجت نكند.
- اگر استاد حالش مناسب نيست، دست به دامن او نگردد.
- با دستش به سوى او اشاره نكند.
- با گوشه چشم به او نگاه نكند.
- در محضر استاد با ديگران گفتگو و مشورت ننمايد.
- از استاد عيبجويى نكند.
- نزد استاد نگويد: فلانى بر خلاف گفته شما چنين گفت.
- اسرار او را فاش ننمايد.
- در محضرش غيبت نكند.
- هم در حضور و هم در غياب، حافظ او باشد.
- غير از سلامى كه به جمع مي كند، تحيّتى مخصوص، خدمت استاد عرضه بدارد.
- در مقابلش بنشيند.
- اگر استاد چيزى خواست براى انجامش از ديگران پيشى بگيرد.
- از طولانى شدن سخنانش دلگير نشود، چون استاد نظير درخت خرمايى است كه بايد در انتظارش نشست تا چه وقتى منفعتى از او تراوش كند.
- عالم نظير روزه‏ دار شب زنده‏ دار مجاهد در راه خداست، وقتى عالمى بميرد، شكافى در اسلام ايجاد مى‏ شود كه تا روز قيامت، مسدود نخواهد گرديد.
هفتاد هزار از مقربين آسمان، طالب علم را همراهى مى‏ كنند».

 نظر دهید »

ششم ذيقعده سالروز بزرگداشت حضرت احمدبن موسي عليه السلام معروف به شاهچراغ

18 مرداد 1395 توسط زینت

السلام عليك يا شاهچراغ

چون تاريخ دقيق ولادت ايشان مشخص نيست، لذا در شوراي فرهنگ عمومي  استان فارس يكي از روزهاي دهه كرامت؛ يعني حدفاصل ولادت با سعادت حضرت معصومه سلام الله عليها و امام علي بن موسي الرضا عليه السلام؛ جهت بزرگداشت آن حضرت در نظر گرفته شده است.

بعد از شهادت پدر بزرگوارشان؛ امام موسي كاظم عليه السلام؛ مردم به طرف احمد بن موسى رفتند و چون ايشان را شخصيت بزرگى مى دانستند جهت امامت و پيشوايي امت با او بيعت كردند. ايشان پس ازگرفتن بيعت ازمردم، بالاى منبر در كمال فصاحت و بلاغت فرمود: “اى مردمان همچنانكه شما ها دربيعت من هستيد بدرستى كه من دربيعت برادرم حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام هستم و بدانيد كه  امام و خليفه بعد از پدرم  اوست. برمن و شما واجب است كه از ايشان اطاعت كنيم.”

ايشان ساكن مدينه بودند؛ چون مامون الرشيد خليفه عباسى حضرت ثامن الائمه على بن موسى الرضا عليه السلام را وليعهد خود قرار داد اين خبر در بلاد حجاز منتشر شد. پس ازمدتى جناب احمد بن موسى، باتفاق امير محمد عابد وجناب علاء الدين حسين برادران آن حضرت و جمع بسيارى از عموزادگان و غيره كه بالغ بر ده هزارنفر بودند براى ديدار با امام رضا عليه السلام از حجاز به طوس حركت كردند و بعد از جنگ هاى طولانى با حكام مامون الرشيد در شيراز و نيرنگى كه آنها زدند و گفتند كه حضرت امام رضا فوت نموده است، اطرافيان احمد بن موسى پراكنده شدند و تعداد كمى ماندند كه آنها به شيراز فراركردند و بعد از چند مدتى در شيراز به شهادت رسيدند و در آنجا مدفون گشتند كه حرم و بارگاه ايشان روشني چشم اهالي استان فارس است.

منبع: امام زادگان معتبر، حاج مير سيد عزيزالله امامت كاشاني، ص26.

 

 نظر دهید »

توکل

24 تیر 1395 توسط زینت

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

سبحان 1

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اعتقادی
  • تربیتی
  • تربیتی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس